درک واقعی رنجهای مردم کشورعامل وحدت میباشد
ع .باغبان   ع .باغبان

رفقای وهموطنان عزیز!                                                                     

وضع ناهنجار،بحرانی ورقتبارکشوربرای همه هویدا است.که وطن ما میدان بزکشی کشورهای مختلف جهان گردیده،وکشور نیمه جان ماراهرکدام بخاطرمنافع،وبدست آوردن موقعیت بهتردرمنطقه تپ وتلاش بیشترخورد وخمیرنموده.درنتیجه صدها هزارهموطن ما کشته،زخمی ومعیوب گردیده،وسیرانجام جنایت روزانه جریان دارد. کشتارهای دسته جمعی به اشکال مختلف ذریعه بمبارانهای هوائی،فیرهای سلاحهای ثقیل وخفیف،درمحافل خوشی،عزاداری،مراکزتجمع،بازارها،راه های ترانسپورتی، ادارات دولتی،خلاصه همه نقاط،شامل مرکزوولایات کشورجریان دارد.درپهلوی آن کشتارهای فردی وسایرجنایات که شامل ترور،آدم ربائی،تجاوزبه نوامیس مردم شامل (اطفال،نوجوانان وبزرگسالان)،چوروچپاول دارائیهای عامه و خصوصی،غصب اموال وزمینهای دولتی وشخصی بنام غنیمت و...،اختلاس، فساداداری وسایرجنایات ادامه دارد.ومردم کشورماقربانی اینهمه جنایات گردیده ومیگردند.بدبختانه اورگانهای امنیتی، عدلی وقضائی نه تنها وظایف خودرابوجه احسن انجام نمیدهند.بلکه اکثراَ در حوادث وجنایات دخیل میباشند.خلاصه ازقانون وقانونیت کمتراثری وجود دارد. درکشورهرج ومرج حکمفرمابوده.نه تنهاکه تفاهم وهمکاری بین اورگانهای دولتی (قوای سه گانه :تقنینی،قضائی و اجرائیوی)وجود ندارد.اورگانهای متذکره درتخریب وبدنامی یکدیگرفعالترمیباشند.جای تعجب وحیرت آور است که معاونین رئیس جمهور درجبهه مخالف اوقراردارند.واین مخالفتها وعدم همکاری سبب رکود وظایف روزمره دولتی گردیده.چنانچه رئیس دولت فعلی بی کفایت رژیم راچنین بیان داشت: نقل از سایت بی بی سی مورخ 25 نوامبر2008 (حامد کرزی،رئیس جمهوری افغانستان، هفته پیش در مصاحبه ای با بی بی سی گفت:"باید یک میلیون بار بهترکارمی کردم). اعتراف به واقعیت که رئیس جمهورمصدرخدمت بمردم وکشورنگریده است.     هرگاه نظردقیق به تشکیل واعضای دولت باندازید، دولت به اساس کنارآمد ن ها ومنافع تنظیمهای جهادی وسایرسازمانهای ائتلافی،بدون درنظر گرفتن منافع مردم، ایجاد گردید.عامل دیگرناکامی وبیتفاوتی،نصب یکتعداد اشخاص بی تجربه،کم سواد وغیرمسلکی بود،یعنی کاربه اهل کارسپرده نشد.طورمثال وزارتهای انرژی وبرق ،  اطلاعات وکلتور...    اینهمه مظالم،جنایات،زجروشکنجه جسمی وروحی،فقر،گرسنگی،بی لباسی،بی سر پناهی،زندگی رقتباردرزیرچادرها درموسم تابستان وزمستان سرد،نبودبرق ومواد سوخت،عدم امکانات تداوی،بروزامراض صحی،مظالم قوماندانان،سلب آزادی نصف نفوس جامعه (زنان) وخشونت بازنان،انواع مختلف سلب ومحدویت آزادی مردم تحت عنوان شریعت،بخاطرمنافع شخصی بعضی روحانیون مذهبی بدون فهم ودرک واقعی ازشریعت اسلام،وسایرفجایع رامردم زحمتکش ورنجدیده وطن متحمل شده و میشوند. خلاصه رژیم فعلی صرف بنام وبشکل ظاهری وجود دارد.علاوتااضافه ازصد حزب وسازمان جهت فعالیت با برنامهای مختلف المزاج ثبت وراجسترشده اند.اکثراَ آنها بشکل غیرفعال ودر تقابل بامنافع زحمتکشان کشورنیمه فعال هستند.دولت شکل ملوک الطوایفی رابخود گرفته،وهروالی،قوماندان،رهبران جهادی ومسئولین دولتی بدون در نظرگرفتن قانون، جامعه رابطرف هرج ومرج دوان،دوان پیش میبرند.ونظام کشوربه دها امراض دیگر مصاب شده است.                

  امپریالیزم بهمکاری تندروان اسلامی با زوروفشارواستعمال سلاحهای مختلف،جنگ وکشتاررادرمنطقه وکشورماادامه داده میرود،وطرفین جنگ روزبروزباسلاحهای جدید جهت کشتارمردم مامسلح ترمیشوند،وجهنمی رادرکشورما،جهت بهشت آینده خود ایجاد نموده اند.هرگاه هدف قاطع آنهامبارزه علیه تروریزم باشد.میتوانند با فشاروتماس های سیاسی،اقتصادی ویا نظامی،برکشورها وسازمانهای تمویل وکمک کننده نظامی ومالی تروریستان با همکاری جامعه جهانی،جلواین همه جنایات رابگیرند.                

 رفقا عزیز وگرامی! وظیفه همه ما درین مقطع زمان که وطن ومردم ماغرق درخون  کشتار،ویرانی وتباهی به اثرجنایات عمال خارجی وداخلی میباشد.چه است؟          آیا خاموش وتماشاگرباشیم .ویا مانند مشت آهنین متحد و نیرومند شده،طوفانزا درجهت رهائی مردم رنجکشیده خود ازین مصیبت،عاقلانه عمل نمایم.             

 بااینکه مردم وطنمامیدانند که حزب دیموکرایتک خلق افغانستان واعضایش خدمتگاران واقعی این کشورهستند،وضرورت مبرم درین مرحله تاریخی جهت رهائی ازین       نابسامانیها وجنایات،به جنبش دیموکراتیک که اهدافش جوابگوی نیازهای مردم وتامین عدالت اجتماعی وحکومت قانون میباشد،دارند.لذاتحقق آرمانهای مردم به تنهائی امکان پذیرنیست.وضرورت مبرم به سازمان،حزب ویا جبهه مترقی ودیموکراتیک دارد. وفعلا توانمندی آن موجوداست تا همه اعضای حزب دیموکراتیک خلق افغانستان (حزب وطن) وسایرسازمانهای دیموکرات که درداخل وخارج کشوربصورت پراگنده ودورازچوکات سازمانی زیست مینمایند،متحدگردند.گرچه یکتعداد رفقا در بعضی سازمانها وگروپهای جدید التشکیل که اکثراچکیده های( ح ـ د ـ خ ـ ا) هستند، متحد گردیده اند.امااین سازمانها به تنهائی نمیتوانند آنطوریکه لازم است مثمرواقع شوند.    علاوتاَ بعضی سازمانهابراساس خورده گیریها،عقده های شخصی وفرکسیونی جمع شدند. یاهدف مبارزه رابا نام رهبران پیوند داده،گرچه نمیتوانیم ازنقش رهبران در مبارزات چشم پوشی کرد.مگراضافه روی وچسپش زیاد برهبری،که سبب پارچه شدن ومانع تحقق اهداف وآرمانهای مردم گردد،اشتباه جبران ناپذیرمیباشد.اگرواقعیت پذیر باشیم،خیانت به آرمان زحمتکشان دراین مقطع زمان میباشد.                      یکتعداد سازمانها کارهای مثمررادرزمینه تحقق آرمانها زحمتکشان پیش میبرند.اما بتنهائی نتایج مفیدکه باعث رهائی مردم کشورماازین بدبختیها باشد،بدست نمیآید. لذاباالهام ازهدایات رهبران حزب دردوران ظلم واستبداد امین که هزاران هموطن ما بشمول اعضای حزب کشته ،معیوب وزندانی شدند. بخاطرپیروزی اهداف حزب و رهائی مردم ازلجنزاربدبختی،خونریزی وایجاد فضائی صلح درکشورتوصیه به گذشت ووحدت میکردند(روح شان شاد باد) . واین بزرگترین درسی بود که رهبری حزب برای صفوف خود داد که بخاطرمنافع مردم وکشوربامخالفینیکه حتی مرتکب قتل و اذیتهای شما شده باشد وحدت یا ائتلاف نماید.      

 گرچه اختلافات بین اعضای حزب تاآن اندازه نمیباشد،فرضا اگرهم باشد بخاطرمردم ووطن باید جام تلخ حوصله مندی وبرده باری رانوشید.لذاهمه ما درخوداحساس گذشت وبرده باری را تقویه نموده.بعوض برخوردهای احساساتی باید ازعقل وبرخوردهای عقلانی کاربگیریم.درطول پانزده سال اخیرهمه ما شاهد برخوردهای احساساتی در محافل،مجالس،سایتهای انترنیت هستیم،این احساسات وعقده گشائیها سبب دوری مااز همدیگرومردم میگردد.وغفلت ما درزمینه سبب خواهد شد تامانند تنظیمهای جهادی به پانزده یا شانزده پارچه،پارچه تقسیم گردیم.بصورت عموم همه ما درین گناه کبیره شامل میباشیم.اما گناه رهبری بیشترازصفوف میباشد.گرچه آنان بودند که اختلافات رانسبت عدم گذشت وبرده باری بوجود آوردند،وفعلا میتوانند بعوض دامن زدن به اختلافات قبلی ،بخاطرمردم غلطیده درخون وطن، آن رفقای روزهای مبارزه واقعی (دوران پیش ازهفت ثور1357 ودوران خفا تره کی،امین) رادربغل گرفته،وهرکدام به اصطلاح(ازشق نمودن خودبگزرد) وبگوید که من ملامت هستم.ابتداباهم صحبت نموده صفوف رامتحدساخته،باحوصله مندی جنبش دیموکراتیک رادوباره فعال ودرخدمت مردم قراربدهند.باذکراینکه هدف عمده شان خدمت بمردم ،ورهائی ازین فلاکت فعلی کشورباشد.(نه مقام طلبی.ورنه سیاستبازیهای کجداروفتنه انگیزراباخود از دیدگاه صفوف دورنگهدارند.) گرچه آنعده اعضای حزب که درداخل کشورزنده گی مینمایند. روزانه همه مظالم وجنایات راجسماَ احساس،وبچشمان بینای خودمشاهده مینمایند،که  درمقابل چشمان شان چیطوربالای خود،اولاد، فامیل واقاربش تحمیل میگردد.آنها نظر به مااعضای حزب که درخارج کشورزندگی مینمایم،ضرورت وحدت ویکپارچگی حزب راباحجرات بدن خود درک نموده اند.چراکه مخالفین آنان بنام پرچمی توهین، تحقیر،شکنجه وبعضاَترورمینمایند.برای مخالفین مطرح نیست که مربوط کدام فرکسیون حزب ویا پیروکدام رهبرهستند.آنها دشمن عقیده وآرمان همه ما میباشد.دشمن ازتفرقه وپارچه شدن اعضای حزب خرسند وقویترمیگردند.اما ما که در خارج کشور زندگی نسبتاَ آرام ودورازجنایات وکشتارداریم،مشکلات فقر،گرسنکی،بی لباسی،بی سرپناهی ،گرمی وسردی،مریضی ،تعلیم وتربیه اطفال وسایرمعضلات زندگی عادی راکمتراحساس مینمایم.تنهامظالم،جنایات وکشتارهای مردم خودرا ازطریق رادیوشنیده ویاازتلویزیونها تماشامینمایم.بااندکی(چق،چق)آنرا فراموش مینمایم.چراکه درجهت رفع مشکلات وطن ومردم مظلوم کشورمتوصل به اقداماتیکه درتوان ما وجود داردنمینمایم تنها بعضادرمجالس خوشی،عزاداری یاشخصی جروبحثهای واحساساتی که بصورت عموم بدون درک واقعیتها وتحمل پزیری بعمل میآید.دراین اواخرمعضلات دیگر بر درد وآلام مردم،که عبارت ازتفرقه های لسانی،قومی،منطقوی و... میباشد.اضافه شده بعضی رفقا آنرا به اصطلاح دامن میزنند.اما متوجه نیستند که :                      ـ.آیا دراین جنگهاو جنایات تنها افراد یک قوم،یک ملیت یایک زبان درخون غطه وراست.یاتمام مردم کشور؟ ــ این افکارونظریات که زاده فکرهرشخص وگروپیکه باشد.با افکارظالمانه نادرشاه ونسل کشی طالبی تفاوت فاهش ندارد.تعقیب وپیروی چنین افکارونظریات منفی،ناشی ازدرک نادرست ایدولوژی مترقی ووطندوستی میباشد چرا که ازبیان چنین افکارونظریات بوی تجزیه کشوربمشام میرسد.واینچنین نظریات خیانت بزرگ بخاک ووطن میباشد.بنظرمن عامل عمده کج بحثیها،دامن زدن به اختلافات ومشکل تراشی دروحدت حزبی ویاایجادجبهه دیموکراتیک جهت رهائی مردم کشوردرخارج کشور عبارت است از:

:     1 ـ عدم درک واقعی مشکلات مردم غریب ورنجدیده کشور،نسبت زندگی مرفه و آسوده ،فارغ ازهمه معضلات فعلی وطن.بااحساس اینکه باخروج ازکشور،مسئولیتها در برابرمردم ووطن تمام شده

.    2ـ عدم فعال بودن اکثررهبران سابق حزبی که فعلا درخارج کشورزندگی مینماید. مسئولیتهای خود را دربرابرصفوف حزب ومردم کشورفراموش نموده،وکمتردرتجمع اعضای حزب ووحدت،سهم فعال میگیرند.درحالیکه وظیفه همین رهبران بود که با مهاجرت درهرکشوریکه اقامت داشت.پرچم مبارزه رامانند زمان اختفا باکار خستگی ناپذیر،قبول مشکلات وبرخوردمدبرانه بمقابل صفوف رنجیده خاطربرافراشته میداشت  وآنان رامتحد نموده،وحزب رادوباره فعال مینمودند.                                       .

3ـ پاشیدن حزب ،مشکلات اقتصادی،حالات بد مهاجرت وتحلیل های متفاوت رفقا ازوضع بوجودآمده درکشور،که عوامل مختلف سیاسی،اجتماعی ،اقتصادی،قومی ، لسانی،جنگها وغیره سبب گردید.تایکتعداد دلسردوگوشه گیرشود.وتعداد دیگردرخط مقابل افکاروایدولوژی خودقرارگیردو.....   گرچه درطول مدت تقریبا پازده سال اخیرباوجود معضلات فوق نوای وحدت ،اتحاد ، تشکیل جبهه چپیها،ایجاد حزب چپ واقعی و...درسایتهای انترنتی ومجلات ازهرنقطه جهان که اعضای سابقه حزب دیموکراتیک خلق افغانستان(حزب وطن)زیست مینمایند نواخته میشود.گروپها وسازمانها درزمینه ایجاد،وکارهای مثمرکه تاحدودی انجام دادند. چنانچه بعضی کادرهای مجرب وعاقبت اندیش توانستند تا درداخل کشورعلم مبارزه رادوباره بلند نموده،وبا امضای پروتوکول وحدت قطرات آب برگلوتشنه مردم رنجدیده کشورریخته،وامیدواریهای بیشتربرای آینده جنبشهای دیموکراتیک زرع نمودند.     لذا ازرفقای گرامی که درخارج کشورمهاجرواقامت دارندتوقع میرود تا:               ــ مشکلات واقعی هموطنان داخل کشورراباتمام ابعادش درک ولحظهء احساس نموده، بخاطررهائی مردم عذاب دیده،ودرحال عذاب کشورشکررنجیها واختلافات رافراموش نموده،درجهت وحدت ویکپارچگی حزب ،ایجاد جبهه دیموکراتیک متحد گردند.        ــ ازتبلیغات سئو وواردنمودن اتهامات وسخنان تخریش کننده جلوگیری نموده،تا باعث تفرقه وپراگندگی جنبش دیموکراتیک نگردد.چنین اعمال تفرقه انگیز،دشمنی بامردم و وطن میباشد.(گرمرهمی نشوی،نیشترمه باش.(                                                                                                                       به امید درک واقعی رنجهای مردم ،ووحدت آهنین جنبش دموکراتیک افغانستان

  25 نوامبر 2008

 


November 26th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات